1-از 7 ماهگی فضولیام شروع شد، مامان بهم میگه شیطون بلا،عسل طلا،آخرای 7 ماهگی تونستم سینه خیز برم و آخرای 8 ماهگی هم شروع کردم به چهار دست و پا رفتن. 2-تو ده ماهگی هم بعضی از چیزا که مامان و بابا اسمشون رو میاوردن میتونستم بهشون اشاره کنم، مثل: پنکه، سانترال، عکس آقا،عکس بابا و عکسای رو دیوار اتاقم که عاشق اونا هستم که از 6 ماهی وقتی باباجون اسمشو برام میاورد نگاهشون میکردم. این عکسا رو میگم 3-ده ماهم بود که تونستم به کمک وسایل بلند شم.بعضی از کلمات رو میتونم بگم،دس دسی هم میکنم 4-الان که تقریبا" یک سالمه این کلمات رو اینجوری میتونم بگم: الو:اوو (گوشی تلفن یا موبایل رو برمیدارم) بابا:بابابابابا (...