سرگرمی و شیطنت(2)
محمدعارف در حال ارگ زدن من ارگ زدن رو خیلی دوست دارم و میتونم به کمک ارگم وایستم و راه برم. اینجا هم دارم وبلاگم رو چک میکنم. متاسفانه بعضی وقتا که کامپیوترم روشن نمیشه مجبورم با زور روشنش کنم. این من و ماشین بزرگم، واقعا" رانندگی بهم میاد. این ماشین رو بابایی وقتی10 ماه و 8 روزم بود برام خرید، چون پسر خوبی بودم. کار هر روز من با بابا و مامان همینه که من یه جا قایم بشم و باهم دالی بازی کنم. من باباجون رو خیلی دوست دارم ،آخه هر کاری که بخوام برام انجام میده. و اینم منم، بعد از اینکه خونه عمو موسی موهام رو کوتاه کردم...