اولین دیدار
چند روز بعد از اینکه از تولدم دوستام اومدن تا منو ببینن. خوش اومدید، بفرمایید می بینید بابایی چه عکسای خوشگلی گرفته. عرفان،صادق،علی،رضا(از کوچیک به بزرگ) اینم محمد که وقتی من به دنیا اومدم 6 ماه وسه روزش بود و اینم گل گلاب ، داداش خودم اقا طه (پسر دایی) طه چکار می کنی که به گریم انداختی... ...
تولدت مبارک
عصر 19 تیر 1392 ،اول ماه رمضان من با دنیا اومدم. اینم اولین عکس من تو بیمارستان لامرد. ...
نامگذاری قبل از تولد
من هنوز دنیا نیومدم، بحث بر سر اسم منه که چی باشه مامان میگه محمد و بابایی هم میگه هر چی آقا جون گفت.آقا جونم که حساسه روزی یه اسم برای منه بیچاره میذاره (محمد هادی، متین،عارف، محمد طه و...) تا اینکه چند روز قبل از تولد من آقا جون و مامانی توافق میکنن اسممو بذارن محمد عارف ...
نویسنده :
مامان
17:23
بدون شرح ...
شعر کودکانه
کی بود کی بود؟ یه صابون کوچیک موچیک/ گریه می کرد چیلیک چیلیک/ غصه می خورد همیشه/ می گفت چرا صابون بزرگ نمی شه/ هر روز دارم آب می خورم تَر می شم/ ولی کوچیک تر می شم/ رفتم پیشش نشستم/ براش یه خالی بستم/ گفتم من هم اون قدیما غول بودم/ مثل تو خنگول بودم/ کوچیک شدم که با تو بازی کنم/ سُرت بدم سُرسُره بازی کنم/ ...
نویسنده :
مامان
1:20